گزارش مرکز csis در مورد تحولات عراق – ترجمه اختصاصی مرکز مطالعات جنگ جهانی چهارم
مقدمه
مرکز CSIS در اوایل فروردین ماه سال 1399 یادداشتی را در مورد شرایط منطقه و درگیری سه جانبه ایران، آمریکا و دو بخش از حاکمیت عراق منتشر کرد. عراق که در همیشه تاریخ خود، کشوری پراهمیت و البته درگیر نزاع بوده است، امروز هم به عنوان کشوری سرنوشتساز در روابط ایران و آمریکا قلمداد میشود. در اهمیت عراق باید گفت که تعیین سرنوشت این کشور، میتواند بر روی نتیجه کل جنگ جهانی چهارم تاثیر بگذارد و یا حتی به عقیده تحلیلگران اندیشکده CSIS، پیروز جنگ را مشخص کند.
با توجه به اهمیت این موضوع، بر آن شدیم تا گزارشی که این مرکز مطالعات استراتژیک توسط کوردشمن تحلیلگر خود، در پی تحولات عراق منتشر کرد را ترجمه کنیم و در اختیار مخاطبین قرار دهیم تا برآوردی نسبی از هدفگذاری آمریکاییها نسبت به این کشور به دست آید.
در بخشهایی از آن به این نکته اشاره میکند که جنگ مذهبی سی ساله با حذف داعش بین کردها، سنیها و شیعیان «میتواند» و از نگاه آمریکاییها «باید» ادامه پیدا کند.
در جای جای این گزارش ایران ستیزی توأم با شیعهستیزی موج میزند و رسماً اعلام میکنند که برای مرتفع شدن مشکلات عراق، باید آمریکا دولتی را بر سر کار آورد که تحت نفوذ سیاستهای ایران نباشد. لازم به ذکر است علارغم آنکه این یک یادداشت ضد ایرانی بود ولی همهی نکات این یادداشت را بدون کم و کاست ترجمه کردیم و منتشر میکنیم تا برنامه دشمن نسبت به عراق مورد کنکاش قرار گیرد.
——————————————————————————————-
عراق امروز
آمریکا میتواند در وضعیت برابر یا شکست در لبنان، سوریه و یمن زندگی کند اما اگر در عراق شکست بخورد در تمام منطقه شکست خورده است! اگر بتواند با عراق مشارکت استراتژیک داشته باشد یا یک عراق مستقل و قوی بسازد ایران را کیش و مات کرده و منطقه را امن خواهد نمو د. علیرغم آنکه وضعیت سیاسی عراق ثبات ندارد ولی هیچ جایگزینی برای نظام حاضر پیدا نمیشود.
چرا نظام عراق ناکارامد است؟ چون پشتوانه مردمی ندارد! نه شیعه نه سنی و نه کرد نظام حاضر را پشتیبانی نمیکنند. جمعیت حاضر در خیابانها بیشتر از شیعه تشکیل شدهاند. پاسخ دولت عراق نسبت به اعتراضات شاید مهمترین شاخص باشد که نشان میدهد نظام حاضر یک نظام شکست خورده است! به جای همکاری با اعتراضات و اصلاح ناکارامدیها دولت به دنبال ثبات قدرت و افزایش آن بوده که به آشوب بیشتر دامن زده است.
آنها با تظاهرات مسالمتآمیز خیلی خشن برخورد نمودهاند و تظاهر کنندگان دستگیر و ناپدید کردند. این وضعیت شرایط بسیار سختی به وجود آورده که منافع آمریکا در منطقه را به خطر میاندازد و عراق پتانسیل این را دارد که منبعی از افراطگرایی باشد که در گذشته مشابه آن را ندیده باشیم .
تظاهرات از اکتبر ۲۰۱۹ شروع شده که عمدتا جوانان شیعه هستند. آنها اکثرا پس از سقوط صدام به دنیا آمدهاند و افراد قدیمی نیستند که خواهان بازگشت به دوران صدام باشند! آنها جوانانی هستند که بر این باورند نظام حاضر فاسد و شکست خورده است.
تظاهر کنندهها همچنین خواستار حذف تاثیر ایران بر سیاست عراق است. ایران به طور گسترده و به حق به عنوان کشوری تاثیرگذار در ایجاد نظام حاضر در عراق مورد انتقاد قرار میگیرد. از زمانی که سردار سپاه قدس در ژانویه ۲۰۲۰ به قتل رسید موجی ضد آمریکایی نیز به تظاهرات اضافه شده.
تظاهرات امروز مصمم تر از تظاهراتی است که در عراق از سال ۲۰۱۱ وجود داشت. این تظاهرات عمدتا با پاسخ خشونتآمیز دولت و عناصر وابسته به ایران مواجه شده است. بیش از ۶۰۰ تظاهارکننده کشته شده و دهها هزار مصدوم شدهاند. صدها نفر مفوقودالاثر شدهاند که گمان میرود عناصر مرتبط با ایران این کار را انجام داده باشند و با این حال تظاهرات در خیابان همچنان ادامه دارد.
در حالی که حجم و گستردگی تظهارات چشمگیر است تمرکز آن در مناطق شیعه نشین نیز قابل ذکر است. جوانان شیعه علیه نظامی که مسئولین شیعه خود پس از صدام ایجاد کردهاند قیام کردهاند! این به خاطر ناامیدی و خشمی است که به دلیل وضعیت غیر قابل انتظار عراق که توسط مسئولین ایجاد شده به وجود آمده؛ عراق صاحب ثروت نفت از فقر گسترده، بیکاری و فقدان خدمات دولتی رنج میبرد. تحقیقات پیمایشی در عراق نشان داده نظر مردم نسبت دولت عراق پس از سال ۲۰۰۳ خیلی منفی است. فقط در دوره ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۶ عراقیها بر این باور بودند که عراق در مسیر درستی در حال حرکت است.
در پایان ۲۰۱۹ تنها ۱۹٪ عراقیها بر این باور بودند که کشورشان در مسیر درست حرکت میکند! آنچه که مهمتر است این است که تنها ۱۵٪ شیعیان بر این باورند که دولت عراق در مسیر درست است! این نکته از آنجا اهمیت دارد که این جمعیت شیعه است که میبایست از دولت شیعه حمایت کند و این امری آزار دهنده است! تفکر عمومی نسبت به توانایی دولت به بهبود شرایط نیز منفی است؛ در سال ۲۰۱۲، ۵۹٪ شیعیان عراق بر این باور بودند که دولت عراق میتواند شرایط را بهبود بخشد. حالا کم تر از ۳۵٪ شیعیان این باور را دارند. کردها بدبین ترند و تنها ۱۷٪ بر این باورند! در حالی که سنیهای آزاد شده از داعش خوشبین ترین هستند! حالا تنها ۵۰٪ عربهای سنی بر این باورند که دولت میتواند شرایط را بهبود بخشد.
اعتماد به نهادهای سیاسی نیز در حال کاهش است. در سال ۲۰۰۴، ۸۰٪ عراقیها به نهادهای دینی اعتماد داشتند در حالی که امروز طبق آمار این رقم به ۴۰٪ کاهش یافته! نهادهای دینی در عراق که زمانی منبع اعتماد در عراق به شمار میرفتند امروز به خاطر کمک کردن به ایجاد مشکلات مورد نقد و انتقاد قرار میگیرند. مهم ترین نگرانی آنان بیکاری و فساد است. بیش از ۹۵٪ عراقیها در سال ۲۰۱۹ بر این باور بودند که فساد در کشور در حال بدتر شدن است! در حالی که زیر نظر دیکتاتوری وحشتناک صدام حسین، عراق نظام آموزشی نسبتا موفقی داشت و در سال ۲۰۰۰ طبق آمار بانک جهانی ۷۴٪ عراقیهای بالغ باسواد بودند. در سال ۲۰۱۸ این آمار به ۵۰٪ جمعیت بالغ رسید.
بیکاری پس از جنگ ۲۰۰۳ بیشتر شده خصوصاً در قسمت جنوبی شیعه نشین کشور. این باعث عصبانیت جوانان شیعهنشین این کشور نفت خیز شده! آنها بر این باورند که نفت این منطقه توسط سیاستمداران فاسد در حال غارت است.
در سال ۲۰۱۹ از لحاظ فساد در بین کشورها رتبه ۱۶۲ از ۱۹۰ را کسب کرده، یعنی بین ۱۰٪ اول دولتهای دارای بیشترین فساد در جهان.
خدمات دولتی که قبلا در عراق حقی عمومی شمرده میشد از بین رفته! برق به طور نابرابری تأمین میشود و در تابستان وحشتناک این کشور نزدیک به قطع شدن است! تأمین آب شرب تبدیل به یک مسئله جدی شده و مسئولین نتوانستهاند رضایت مردم را کسب کنند.
نارضایتی شدید مردم نسبت به دولت زیاد شده و به همین دلیل هیچ عجیب نیست این نارضایتی به تظهارات خیابانی منجر شود.
نقش ایران در پدید آمدن عراق امروز؟
در دوران پسا صدام در عراق جنبشهای شیعه اسلامگرای از جمله حزب دعوا که در ایران ساکن شده بود و حامی منافع عراق بود بهترین سازماندهی را داشت. این جنبشهای شیعی که خیلی نسبت به ایران جهتگیری داشتند و روابط دوستانهای برقرار کرده بودند، سیاست عراق را پس از صدام در دست گرفتند. این امر باعث ایجاد مشکلات مختلفی از جمله گوشهگیری چشمگیر قسمتهای سنی و کرد نشین عراق شد.
این رفتار نامناسب نسبت به سنیها عامل اصلی قدرت گرفتن القاعده در عراق و سپس داعش شد! در ادامه وقتی حاکمین داعش، سنیها را بیش تر از حاکمین شیعه آزار دادند این حمایت جامعه سنی از بین رفت. این امر کمک شایانی کرد به اینکه سیاست مبتنی بر دین در کشور فاقد اعتبار شود! (جنگ مذهبی سیساله)
کردهای عراق چنان از نظام سیاسی شیعی عراق فاصله گرفتند که خواستار ایجاد دولت مستقل کردی شدند! در حقیقت آرای مربوط به ایجاد یک دولت مستقل کردی در عراق در سال ۲۰۱۷ به اندازه کافی رسید و تنها خطر دولت عراق و ایران، سردمداران کرد را قانع کرد که عقبنشینی کنند.
پس از صدام مسئولین آمریکایی بر آن بودند تا حکومتی مشابه لبنان که در آن قدرت سهمبندی میشود ایجاد کنند تا تمامی گروهها احساس سهم داشتن در ساخت قدرت داشته باشند. نتیجه این شد که نخبگان سیاسی این تقسیم قدرت را وسیلهای برای ثروت اندوزی، دادن شغل به خویشاوندان، دوستان و حامیان سیاسی و اینکه فرآیند بودجه بندی به دور از دید رقم بخورد، قرار دادند.
شاید مهمترین مانع در دسترسی به ساخت سیاسی مورد نظر در عراق، ایران باشد. هیچ بازیگری مثل ایران نمیتواند چنین تاثیر پررنگی در نتایج سیاسی در عراق داشته باشد! یکی از نتایج پیشبینی نشده و ناخواسته جنگ عراق ایجاد فرصت نفوذ ایران در عراق بود. وقتی که داعش عراق را گرفت؛ این ایران بود که از فرصت استفاده کرد و با استفاده از نیروهای زمینی شیعه در عراق داعش را از بین برد و قدرت گرفت. امروز این همراهان سیاسی ایران هستند که در عراق بلوک بسیار قدرتمندی را تشکیل داده اند.
عراق از چند لحاظ برای ایران اهمیت دارد؛ نخست اینکه عراق شامل چندهزار نیروی نظامی آمریکایی است که به عنوان خطر برای امنیت ایران تلقی میشوند. دوم اینکه عراق یک بازار بسیار مهم برای ایران محسوب میشود؛ ایران توانسته تحت تاثیر تحریمهای اقتصادی در بازار عراق نفوذ پیدا کند و سهم خاصی داشته باشد و در عین حال باعث بیکاری در عراق شود؛ عصبانیت مردم خصوصا در جنوب عراق که محصولات ایرانی در بازارها سرازیر شده اند را در پی داشته.
یکی از معضلات جریان قرصهای ایرانی در عراق است! در حالی که این سیاست ایران نیست که عراق را مملو از قرصها و داروهای غیرقانونی کند، کاهش کنترل در مرز ایران و عراق باعث فساد بین مسئولین هر دو کشور و سهل شدن ورود داروها و قرصهای غیرقانونی در عراق شده که اثرات ناگواری بر روی جوانان عراقی داشته.
همچنین معضل اخیر دیگر، گسترش ویروس کرونا از ایران به سمت عراق است. عراقیها بر این باورند که مسئولین ایرانی عمدا بیماری ایرانیها را مخفی کردند و قوانین محدود کننده بازدید از عراق را اعمال نکردند! این عاملی شده برای اینکه عراقیها فکر کنند ایران قابل اعتماد نیست و رهبری آن هیچ اهمیتی به سلامتی و رفاه عراقیها نمی دهد.
عصبانیت مردم عراق نسبت به ایران هنوز نمیتواند باعث کاهش قدرت ایران در عراق شود؛ چرا که ایران قادر است تاثیرات دلخواه خود را از طریق نظامیان عراق که تبدیل به دومین حزب بزرگ سیاسی در عراق، شدهاند پیاده کند.
جنگ آنها با داعش حمایت قوی در کشور برای آنان به وجود آورده. نه تنها آنها در سیاست رأی گیری عراق قدرت دارند بلکه در نیروهای امنیتی رسمی خیابانهای عراق نیز اعمال نفوذ میکنند.
مقتدی صدر
فردی که خود را در دوران پسا صدام به عنوان ثبات دهنده بالقوه نشان داده مقتدی الصدر بوده است. صدر در سالهای اخیر خود را به عنوان نماینده قشر فقیر شیعه علیه نخبگان سیاسی نشان داده. سیاستهای پوپولیستی او نسبت به نفوذ ایران، فساد و بیکاری ناحیه تاثیرگذاری او را به جمعیت سنی نیز گسترش داده خصوصا سیاست ملی گرایی و ضد ایرانی او! در حقیقت در انتخابات ۲۰۱۸ او توانست کمونیستهای عراقی و دیگر احزاب غیر اسلامی را با خود همراه کند. بلوک سیاسی او بزرگترین بلوک سیاسی پارلمان عراق است. فعالین صدری به عنوان کلاه آبیها شناخته میشوند که به فروکش کردن اعتراضات کمک میکنند و تظاهرکنندگان به عنوان بخشی از نظام که در تلاش برای جایگزین شدن هستند نگریسته میشوند.
به نظر میرسد به صدر پیشنهادی از سوی اسلام گراهای شیعه داده شده که نمیتواند آن را رد کند؛ پیشنهاد تشکیل یک دولت جدید که صدر در آن حرف برای گفتن داشته باشد! پذیرش این درخواست یکی از بزرگترین اشتباهات او بود و باعث شد تظاهرکنندگان او را خائن خطاب کنند و او نتوانست حمایت سنها و کردها را برای روی کار آوردن علوی جلب کند. در حال حاضر صد توان کافی را ندارد تا نظام عراق را در دست بگیرد.
راه پیش رو چیست؟
عراق در بحران هست و راه و مسیر گنگ و ناواضح!! عراق نظامی است با سهمیهبندی قدرت که در آن حق وتو زیاد است به همراه حضور یک مداخلهگر بزرگ که با تغییر دولت مخالفت میکند چرا که از از دست رفتن قدرت در عراق می ترسد.
احتمال اینکه نیروهای امنیتی عراق از مسئولین دست کشیده و به تظاهرکنندکان بپیوندند خیلی کم است. اما تظاهرکنندکان نیز هیچ جایی نمیروند! تلاش آنان برای تغییر ساخت قدرت ادامه دارد حتی در صورت مواجهه با دستگیری، ناپدیدشدن و ویروس کرونا.
عراق کشوری است که توسط ایران تخسیر شده و استثمار میشود! کشور و منطقه را ناامن میکند! یک عراق بیثبات تحت تسخیر ایران خطری برای مناقع آمریکاست؛ گسترش قدرت ایران در منطقه کشورها را به جنگ نزدیک میکند. بهترین شیوه برای آمریکا برای کمک به تغییر سیاسی مثبت در عراق و حمایت کلامی از صداهایی است که در این کشور از تغییر دموکراتیک صحبت می کنند.
این موضوع نباید به ارتباط مستقیم با تظاهارکنندکان یا حمایت فیزیکی بینجامد! اگر آمریکا نقش مستقیم در این پروسه داشته باشد حقانیت خود را از دست خواهد داد. آمریکا باید از طریق اتحادیه اروپا و سازمان ملل از تظاهرکنندکان حمایت کند. آمریکا همچنین باید کسانی که در عراق علیه تظهارات مسالمت آمیز با خشونت پاسخ میدهند تحریم نماید.
تلاش دیگر آمریکا میتواند این باشد که مسئله سیاست عراق را در صورت انعقاد هرگونه قرارداد با ایران روی کار بیاورد و ضمیمه کند؛ یعنی زمینه همکاری دوجانبه بین ایران و آمریکا میتواند این باشد که ایران از تاْمین مالی نیروهای خود در عراق دست بکشد. چیزی که نباید نشان داده شود این است که آمریکا دارد از عراق به عنوان زمین بازی برای تقابل با ایران استفاده می کند.
برای دیدن متن انگلیسی اینجا بزنید.